خب بچه ها، تازه فیلم "سیدونی در ژاپن" رو دیدم. راستش رو بخواید، یه جورایی فیلم خاصی بود. نه اینکه بگم خیلی اکشن و پر زد و خورد بود، نه! اصلا از این خبرا نیست. یه فیلم آروم و لطیفه، مثل یه چای ژاپنی که کم کم مزهاش رو حس میکنی.
داستانش درباره یه نویسنده فرانسوی به اسم سیدونیه که شوهرش رو از دست داده و خیلی دلش گرفته. برای یه تجدید چاپ کتاب اولش، پامیشه میره ژاپن. ژاپن دیگه خودتون میدونید چه دنیای رنگارنگ و عجیبیه، مخصوصا برای یه خارجی. اونجا با یه ناشر مرموز ژاپنی به اسم کنزو آشنا میشه و یه رابطه ای بینشون شکل میگیره. از اون طرف، روح شوهر مرحومش هم یهو ظاهر میشه و قاطی ماجرا میشه! بله، روح! یه کم فانتزی طور هم هست.
ایزابل هوپر، بازیگر نقش سیدونیه، مثل همیشه فوق العاده است. اصلا این بشر انگار غم و غصه رو ته چشماش داره. خیلی خوب تونسته حس یه آدم داغدار و در عین حال کنجکاو به زندگی جدید رو نشون بده. اون ناشر ژاپنیه، تویوشی ایهارا هم خیلی خوب و با ابهت بازی کرده. یه جور جذابیت خاصی داره این بشر، انگار یه راز توی چشماش قایم کرده. آگوست دیل هم نقش شوهر مرحوم رو بازی میکنه، حضورش یه جورایی مثل یه خاطره شیرین و دردناک همزمانه.
فیلمبرداریش هم خیلی قشنگه. ژاپن رو خیلی دلبرانه نشون داده، هم جاهای شلوغ و مدرنش، هم معابد آروم و باغهای سبزش. انگار داری یه کارت پستال زنده تماشا میکنی. موسیقیاش هم آرومه و به فضای فیلم میخوره.
حالا بریم سراغ حواشی و نکات ریزتر. یکی از نویسندههای فیلمنامه، خانم سوفی فیلییر بودن که متاسفانه دو ماه قبل از اکران فیلم فوت کردن. یه جورایی این فیلم یکی از آخرین کارهاشون به حساب میاد و این یه غم دیگه به دل آدم میذاره. فیلم توی جشنواره ونیز هم اکران شده که نشون میده فیلم قابل احترامیه تو دنیای سینما.
نظرات راجع به فیلم یه کم دو دسته بوده. بعضیها خیلی دوستش داشتن، میگفتن فیلم لطیف و شاعرانهایه و بازی هوپر محشره. بعضیهای دیگه هم میگفتن فیلم یه کم کنده و شاید خیلیها باهاش ارتباط نگیرن. راستش رو بخواید، من خودم نه خیلی عاشقش شدم، نه خیلی بدم اومد. یه فیلم متوسط رو به بالا بود به نظرم. یه جور فیلمیه که باید با حوصله تماشا کنید و توی فضاش غرق بشید. اگه دنبال یه فیلم آروم و فکر برانگیز میگردید، شاید "سیدونی در ژاپن" براتون جالب باشه. ولی اگه اهل فیلمهای پر هیجان و سریع هستید، شاید خیلی به سلیقهتون نخوره.
در کل، به نظرم فیلم "سیدونی در ژاپن" یه تجربه متفاوته. یه جور سفر روحیه به ژاپن، همراه با غم و شادی، عشق و فراق. ارزش یه بار دیدن رو داره، مخصوصا اگه از طرفدارای ایزابل هوپر باشید یا به فرهنگ ژاپن علاقه داشته باشید. همین دیگه، نظر شما چیه؟ دیدید فیلم رو؟ خوشتون اومد؟